فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 7
صوفي بيا که آينه صافيست جام را ، تا بنگري صفاي مي لعل فام را راز درون پرده ز رندان مست پرس ، کاين حال نيست زاهد عالي مقام را عنقا شکار کس نشود دام بازچين ، کان جا هميشه باد به دست است دام را در بزم دور يک دو قدح درکش و برو ، يعني طمع مدار وصال دوام را اي دل شباب رفت و نچيدي گلي ز عيش ، پيرانه سر مکن هنري ننگ و نام را در عيش نقد کوش که چون آبخور نماند ، آدم بهشت روضه دارالسلام را ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ، اي خواجه بازبين به ترحم غلام را
حافظ مريد جام مي است اي صبا برو
،
وز بنده بندگي برسان شيخ جام را
تعبیر:
از ریاکاران و این زندگی پر از رنگ و ریا خسته شده ای. فقط با صفای دل می توانی به لطف خداوند امیدوار باشی. مطمئن باش که خداوند یاور و دوستدار مخلصان است. در این زندگی دو روزه از حرص و ریا دوری کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 255
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور ، کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور اي دل غمديده حالت به شود دل بد مکن ، وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن ، چتر گل در سر کشي اي مرغ خوشخوان غم مخور دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفت ، دايما يک سان نباشد حال دوران غم مخور هان مشو نوميد چون واقف نه اي از سر غيب ، باشد اندر پرده بازي هاي پنهان غم مخور اي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکند ، چون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخور در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم ، سرزنش ها گر کند خار مغيلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيد ، هيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخور حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب ، جمله مي داند خداي حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شب هاي تار
،
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
تعبیر:
روزگار رنج و حرمان تمام می شود و دوران خوشی و شادکامی به زودی فرا می رسد. امروز اگر دچار رنج و سختی شده ای، فردا نتیجه ی مطلوب را بدست خواهی آورد. صبر و تحمل کلید خوشبختی تو است. به خداوند امید داشته باش و دعا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 411
تاب بنفشه مي دهد طره مشک ساي تو ، پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو اي گل خوش نسيم من بلبل خويش را مسوز ، کز سر صدق مي کند شب همه شب دعاي تو من که ملول گشتمي از نفس فرشتگان ، قال و مقال عالمي مي کشم از براي تو دولت عشق بين که چون از سر فقر و افتخار ، گوشه تاج سلطنت مي شکند گداي تو خرقه زهد و جام مي گر چه نه درخور همند ، اين همه نقش مي زنم از جهت رضاي تو شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر ، کاين سر پرهوس شود خاک در سراي تو شاهنشين چشم من تکيه گه خيال توست ، جاي دعاست شاه من بي تو مباد جاي تو
خوش چمنيست عارضت خاصه که در بهار حسن
،
حافظ خوش کلام شد مرغ سخنسراي تو
تعبیر:
به زودی شاهد بخت و مقصود را در آغوش می کشی و مزد رنج و زحمات خود را خواهی گرفت. با مهر و محبت می توانی زندگی راحت و آسوده ای داشته باشی. هیچ چیز بهتر از صداقت و یکرنگی نیست.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 178
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند ، وان که اين کار ندانست در انکار بماند اگر از پرده برون شد دل من عيب مکن ، شکر ايزد که نه در پرده پندار بماند صوفيان واستدند از گرو مي همه رخت ، دلق ما بود که در خانه خمار بماند محتسب شيخ شد و فسق خود از ياد ببرد ، قصه ماست که در هر سر بازار بماند هر مي لعل کز آن دست بلورين ستديم ، آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت ، جاودان کس نشنيديم که در کار بماند گشت بيمار که چون چشم تو گردد نرگس ، شيوه تو نشدش حاصل و بيمار بماند از صداي سخن عشق نديدم خوشتر ، يادگاري که در اين گنبد دوار بماند داشتم دلقي و صد عيب مرا مي پوشيد ، خرقه رهن مي و مطرب شد و زنار بماند بر جمال تو چنان صورت چين حيران شد ، که حديثش همه جا در در و ديوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزي
،
شد که بازآيد و جاويد گرفتار بماند
تعبیر:
راه رسیدن به مقصود دشوار و ناهموار است. شکست امروز به معنی پیروزی فرداست به شرط آنکه از لحظات کمال استفاده را ببری. صبور و شکیبا باش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 360
گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم ، دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم ، نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک ، به در صومعه با بربط و پيمانه روم آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ، ناکسم گر به شکايت سوي بيگانه روم بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار ، چند و چند از پي کام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز ، سجده شکر کنم و از پي شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولاي وزير
،
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
تعبیر:
اگر از گرفتاری های زندگی خلاص شدی بهتر است که از آنجا تجربه بیندوزی و عاقلانه رفتار کنی. در کارها زود تصمیم نگیر و عاقبت اندیش باش. از تجربیات خود و دیگران به نحو احسن استفاده کن.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 331
به تيغم گر کشد دستش نگيرم ، وگر تيرم زند منت پذيرم کمان ابرويت را گو بزن تير ، که پيش دست و بازويت بميرم غم گيتي گر از پايم درآرد ، بجز ساغر که باشد دستگيرم برآي اي آفتاب صبح اميد ، که در دست شب هجران اسيرم به فريادم رس اي پير خرابات ، به يک جرعه جوانم کن که پيرم به گيسوي تو خوردم دوش سوگند ، که من از پاي تو سر بر نگيرم
بسوز اين خرقه تقوا تو حافظ
،
که گر آتش شوم در وي نگيرم
تعبیر:
دل به دریا زده ای و بی محابا پیش می روی و خود را به تقدیر سپرده ای. بهتر است که کمی دقت کنی و با تعمق و تعقل به کار خود بپردازی تا موجب ندامت و پشیمانی نشوی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 260
اي سرو ناز حسن که خوش مي روي به ناز ، عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نياز فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل ، ببريده اند بر قد سروت قباي ناز آن را که بوي عنبر زلف تو آرزوست ، چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز پروانه را ز شمع بود سوز دل ولي ، بي شمع عارض تو دلم را بود گداز صوفي که بي تو توبه ز مي کرده بود دوش ، بشکست عهد چون در ميخانه ديد باز از طعنه رقيب نگردد عيار من ، چون زر اگر برند مرا در دهان گاز دل کز طواف کعبه کويت وقوف يافت ، از شوق آن حريم ندارد سر حجاز هر دم به خون ديده چه حاجت وضو چو نيست ، بي طاق ابروي تو نماز مرا جواز
چون باده باز بر سر خم رفت کف زنان
،
حافظ که دوش از لب ساقي شنيد راز
تعبیر:
غم و غصه ی هجران دوست را تحمل کن و افسرده نباش. به زودی به کام و مراد خود می رسی. صدق و صفا را فراموش نکن تا بتوانی حسن نیت خود را به همه ثابت کنی. ثابت قدم و استوار باش و از طعنه ی حسودان در هراس نباش.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 209
قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود ، ور نه هيچ از دل بي رحم تو تقصير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي کردم ، هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد ، که در او آه مرا قوت تاثير نبود سر ز حسرت به در ميکده ها برگردم ، چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست ، خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم ، حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع ، جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود
آيتي بود عذاب انده حافظ بي تو
،
که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود
تعبیر:
هیچ خواسته ای بدون سعی و کوشش به دست نمی آید. انسان نباید از شکست ها نا امید و مأیوس شود بلکه باید عزم خود را جزم کند. با نشستن و آه و ناله کشیدن و دست روی دست گذاشتن هیچ کاری صورت نمی پذیرد. اراده کن و دوباره از صفر شروع کن. مطمئناً به خواسته ی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 402
نکته اي دلکش بگويم خال آن مه رو ببين ، عقل و جان را بسته زنجير آن گيسو ببين عيب دل کردم که وحشي وضع و هرجايي مباش ، گفت چشم شيرگير و غنج آن آهو ببين حلقه زلفش تماشاخانه باد صباست ، جان صد صاحب دل آن جا بسته يک مو ببين عابدان آفتاب از دلبر ما غافلند ، اي ملامتگو خدا را رو مبين آن رو ببين زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد ، با هواداران ره رو حيله هندو ببين اين که من در جست و جوي او ز خود فارغ شدم ، کس نديده ست و نبيند مثلش از هر سو ببين حافظ ار در گوشه محراب مي نالد رواست ، اي نصيحتگو خدا را آن خم ابرو ببين
از مراد شاه منصور اي فلک سر برمتاب
،
تيزي شمشير بنگر قوت بازو ببين
تعبیر:
به اهداف و افکار پراکنده ی خود سر و سامان بده و هر لحظه، تغییر عقیده نده. با دوستان مشورت کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری. دو دل نباش. در هر کار اول فکر کن و جوانب کار را بسنج تا به مقصود و آرزوی خود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 483
سحرگه ره روي در سرزميني ، همي گفت اين معما با قريني که اي صوفي شراب آن گه شود صاف ، که در شيشه برآرد اربعيني خدا زان خرقه بيزار است صد بار ، که صد بت باشدش در آستيني مروت گر چه نامي بي نشان است ، نيازي عرضه کن بر نازنيني ثوابت باشد اي داراي خرمن ، اگر رحمي کني بر خوشه چيني نمي بينم نشاط عيش در کس ، نه درمان دلي نه درد ديني درون ها تيره شد باشد که از غيب ، چراغي برکند خلوت نشيني گر انگشت سليماني نباشد ، چه خاصيت دهد نقش نگيني اگر چه رسم خوبان تندخوييست ، چه باشد گر بسازد با غميني ره ميخانه بنما تا بپرسم ، مال خويش را از پيش بيني
نه حافظ را حضور درس خلوت
،
نه دانشمند را علم اليقيني
تعبیر:
اگر می خواهی به آرزو و مراد خود برسی باید صبر کنی و با مشکلات بسازی. به بازبینی اعمال و رفتار خود بپرداز تا نقاط ضعفت را بشناسی. مغرور و متکبر نباش و خود را انسانی کامل ندان. از کمک و مشورت انسان های خیرخواه بهره گیری کن تا به مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 224
خوشا دلي که مدام از پي نظر نرود ، به هر درش که بخوانند بي خبر نرود طمع در آن لب شيرين نکردنم اولي ، ولي چگونه مگس از پي شکر نرود سواد ديده غمديده ام به اشک مشوي ، که نقش خال توام هرگز از نظر نرود ز من چو باد صبا بوي خود دريغ مدار ، چرا که بي سر زلف توام به سر نرود دلا مباش چنين هرزه گرد و هرجايي ، که هيچ کار ز پيشت بدين هنر نرود مکن به چشم حقارت نگاه در من مست ، که آبروي شريعت بدين قدر نرود من گدا هوس سروقامتي دارم ، که دست در کمرش جز به سيم و زر نرود تو کز مکارم اخلاق عالمي دگري ، وفاي عهد من از خاطرت به درنرود سياه نامه تر از خود کسي نمي بينم ، چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفيد ، چو باشه در پي هر صيد مختصر نرود
بيار باده و اول به دست حافظ ده
،
به شرط آن که ز مجلس سخن به درنرود
تعبیر:
به دنبال هوا و هوس مرو. در کاری که در پیش داری عاقبت اندیش باش و لجبازی را رها کن. جوانب کار را بسنج. هر آرزو و هدفی را نمی توان مفید و خوب دانست. بهتر است که با دقت و مشورت با دیگران راه های تازه ای را امتحان کنی.
فال حافظ روزانه چهار شنبه 25 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 169
ياري اندر کس نمي بينيم ياران را چه شد ، دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي کجاست ، خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمي گويد که ياري داشت حق دوستي ، حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد لعلي از کان مروت برنيامد سال هاست ، تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار ، مهرباني کي سر آمد شهرياران را چه شد گوي توفيق و کرامت در ميان افکنده اند ، کس به ميدان در نمي آيد سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغي برنخاست ، عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد زهره سازي خوش نمي سازد مگر عودش بسوخت ، کس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي کس نمي داند خموش
،
از که مي پرسي که دور روزگاران را چه شد
تعبیر:
با غم و غصه، هیچ کاری درست نمی شود. همچنین با دست روی دست گذاشتن چیزی جز اتلاف و هدر دادن وقت بدست نمی آید. نا امیدی آفتی بزرگ است. آن را از خود دور کن و به خود متکی باش و اراده ای محکم داشته باش.